آغوش شکفتن
جوانه بَردَمید از واحه ی دل
رقصِ نسیم به بوسه ی شکفتن دارد میل
رهاوردِ نوروز بهر قامتِ رسته ز گِل
دلبرانگیِ پیچش، فسون آزرم دیده را، حاصل
نجوایی آمد ز غمزه ی موزونْ شمایل
به گامی چند؛ رویا، به وصلش، نایل
طلسم این آغوش، به وِردِ ستایش، باطل
رُو به ناخودآگاه، تا که رخصتت، کامل.
+ نوشته شده در شنبه پنجم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 9:8 توسط پویا میر
|