شادروان مهدی بهاروند
اصالت چشمانت، تابناک
رهسپار گشتی سوی آغوشِ جاودانِ خاک
مهربان بودی؛ نجیب؛ بزرگزاده
دودمان، به هجرِ خونبارت، درمانده
گلی بودی، معطر به عِطرِ انسانیت
تو را، منش، آرمان بود و، پاکی، سیرت
همنشین پدر شدی؛ در سرای پروردگار
گلبرگ های خصالت، در بوستانِ دیار، یادگار
خاطرمان تیره، به این خداحافظی نابههنگام
به بزرگانِ برزن، در سراپردهی بهشت، رسان سلام
گونههایت پُرتلالو به مهر و رادی
ای تقدیر، آتشی گران در آشیان کاشتی
خاکستر گشت، همه فروغِ دیده و دل
غباری جاودان، روزنهای قلب را، گشته حاصل
ذات خجستهات، پژواکی گُهَربار در آفاقِ زادگاه
زین فراق، وردِ درون گشته افسوس و آه.