نوروز
آمد گاهِ نوروز و هستی به همدلانگیِ بهار، هم صدا
بوسه ی رویشست که بر رخ ایران زمینم گشته مانا
ای دادار؛ فروزش نام دیارم را ز درگاهت دارم تمنا
که ایرانیان نام آور باشند هرگاه عرصه ی اصالت گردد هویدا
نغمه ای آید ز کران وگویا فرشتگان به نوزایش داده اند بها
آغوش برزن، گشوده گشت به مهمان نوازی خان کبریا
ارواح اهورایی دیار؛ سربلندی گامتان را دارم به رویا
بی پیرایه باشید و با سرسپردگیِ پاکی باشید هم آوا
به گلبرگ های نجابت دست یازید و عِطرِ وجودتان، خصال والا
باشد که کورسوی وصل بَردَمَد بر پیوند های به اهوراییت همتا
آیید سویم؛ گاه های بهشتین چشمه سار های رقصان و گوارا
تا که کوهساران، به دل باشند و هاله ی سبکبالی، بینا
بارقه ای آید ز افق سپیددم؛ شکفتگی سال نو، فَرَح به سیما
سرمای سیرت ها، رخت بندد و مهرِ مَهین رخ نماید در دل ها
پیام شادباشِ حقیر به پارسی زبانان سراسر دنیا
که دادار گِلِ ما را سرشت به زلالیت وجود و اصالت نجوا.