پاره پاره وجود را پژواك آهنگ، تار و پود
هستي ز نظم برقرار و تناسب، مايه ي بود
نوازش نسيم، زمزمه حضور، آغوش آسمان كبود
كالبد وقار، فر آفرينش، و سوسوي رد سيرت؛ بوسه بر سيمايت زنند و ديدگان را دمند ديباي دلنشين درود