آغوش گشا بهرم؛ دیرین دیار فرخنده

باش تا در نجوای اصالتت، رهسپاری نام گردد افروخته

نشان ز شأن شاپورخواست داری، به ریشه

بلندای پیکرت، به تارک ایران زمین، به مردانگی افراشته

گهوارم بودی و مادر نورانی بیداردلان پاینده

همه حال جوانه هایت، به گام های نیک، فروزنده

نجوا کن بهرم آنچه سِر به سیما داری اندوخته

گُشا رخسار ز پژواک فَر و اقتدار و آوازه

به گردون اَرَم پروردگار باشد رهنمون جاودانه

گامی چند به فراخور نِهَم بهر ستایش کهن آشیانه.