نغمه‌ی نوزایش، وزان در کالبد دیار

سال نو، عزیزان، شکوفا و پُر‌بار

فروردین آمد و گاهِ خِرمَنِ طراوت

این ابرِ رقصان، سیمای زنده‌دلی دهد بشارت

آشیانه وجود‌تان، همچو گلزار بهار

گلبرگِ مراد روید، ز رُخِ خار

بر شیشه‌ی قلب‌تان زند، نم‌نمِ شور

نجوای سبکبالی، در سیرت، پژواک دهد حضور

هم‌آوا باشیم با بزم گلباران طبیعت

این نسیم، افسون‌گرست به خجستگی و مسرت

آغوشش را روانه گردیم؛ این سِحرِ گوارا

جوانه، بوسه‌ی قاصد آفتاب را دارد تمنا.