رؤیایی با ماه
شاید
دل باید میداد
به آوایی کز ابر
روان به خانهی دل است
آری
راه بُگشا
به پرتوی
کز روی تابانِ ماه
به قلب پاکَت دل دادست
روی کن به آن نجوا
که احساست برون تراود
آیا، راستی
تلنگرش را درنیافتی؟
که تو خود ماهی و
در کشاکشِ دلدادگی
صورتی زمینی یافتی.
+ نوشته شده در شنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۴ ساعت 23:26 توسط پویا میر
|