سوی ماه رو، آوای ملودی لر
باشد که آسمان، نفیرِ دلدادگی را، گردد دمخور
یادی کنیم از نجواهای دیرینهی این دیار
که رسته بودند از ارزندگی تبار
تبار این خطه، ریشهاش به صدهها
گوهر این قوم، به هزارهها، مانا
منم، فرزندی از آشیان بیکران سخاوت
که مهماننوازیام را، مخدوش نکرده هیچ محنت
آری، سوی ماه رو، نجوای بلندا
تا که پیکرهی دیرینهی لر، گردد برملا
آری، ز زاگرس رستهام، خطهی خوبان
به اصالت و مردانگی، ردای بلندپایگان
راهی شو ای دوست، به آغوش صمیمیتام
منم خرمآباد، زادگاه کاسیت و کَلدَرَم
به هر خان که روی، سرای توست
به هر که گویی سلام، مهماننوازت اوست
به تعداد ریگهای شهر، خصال شِمُر
کیسهی اصالت و منش، ز غِنا، پُر
منم فلکالافلاک، صاحب این دیار
افقهای دیدگاهام، ز ارزندگی لر، سرشار.
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم آبان ۱۴۰۳ ساعت 0:15 توسط پویا میر
|