چه زیباست روحِ دلبرانه‌ی پاییز

تو گویی طبیعت سوی نوزایشی دگر دارد گریز

ملودی خِش‌خِش و رقص مستانه‌ی برگبار

کاروانی زرد‌پوش سوی درگاه بهاران گشته رهسپار

رفتند یاران سبز‌رخسار، سوی غایت تقدیر

این سفر، شکفتن زیبایی راست اکسیر

شاید همینست راهِ بالندگی زندگانی

که یکدم ز پویش و بال‌گشایی باز نمانی

همه توشه‌ی رَهَت نهفتست در طبیعت

رهسپری جاودان باش، گرت خواهی روحِ شوکت.