مستانگان مهر
مستانه آنانند كه به راه شادماني دگران گام نهند
بر خود رنج راه خرند تا همرهان اوقات به سبكبالي سپرند
نيكان شماريد خيلشان و دست يازيد بدين همدلانگي كمند
زان پيش كه به واحه ي فسردگي درآييد و اهرمن غم بر ساحتتان يازد چنگ نبرد
گرامي داريد آنان را كه به اوقاتتان بخشند لبخند
خود الهه ي مهرند و بي نوازش آشنايان اوقات نسپرند
والاتر ز آنان فرشتگان محبتند كه بر روان غريب و آشنا دست يازند
گنج بيداردلي و خلوص قلب را، مهربانانه، به دور دست ها روانه سازند
اينانند ارواح بايسته ي ايران زمينِ كهن مهد
نغمه ي نوازششان پيش ز كلام رسد؛ همچو باران رحمت كه جا ماند ز رعد.
+ نوشته شده در جمعه دوازدهم آذر ۱۴۰۰ ساعت 18:44 توسط پویا میر
|