سکوت
سکوت
چه تجربهی دلنشینی
هیچوقت آزاری ندارد
آغوشی آرام و بیمنت
یاریِ همراه
فارغ ز شِکوِه
با نداریِ فرد میسازد
توشهاش همیشه گسترده
جامی سرشار ز آرامش
همکلامیاش، روحِ نوازش
در بسترِ خواب، نگاهبان
به هنگامِ بیداری
گوشهای، غرقِ عالمِ خود
به هنگامِ تلاش
با دیدگانش، قربانصدقه
به هنگامِ آزردگی
بر گونهات اشک میریزد
به هنگامِ فراموشیاش
در دیدگانت نهفته است
شاید، روحِ رفتگان
در کالبِدَش جای دارد
همانها، کز جهانی دیگر
دلهرهی سلامت و تندرستیِ ما را دارند.