یاد بزرگان رهسپار دیار کردگار

روحشان شاد و يادشان گرامي، آنان كه آوازه نيك نامي شان طنين افكن بودست در ديار بزرگي و پايمردي

هماره رهروي رادمردي بودند و فانوسشان سوسوي مردانگي

بر آتش نام آوري شان خاكستر فسوس بر جاي مانده، باشد كه مانندشان بزايد مادر گيتي

مهد دليري و سخاوت؛ ز ديده خون بفشان كه فرزندانت يكايك رهسپارند سوي سراپرده كردگار و سايه سار بَرزَنَت گردد مويه بي كسي و سكوت و تاريكي.

میر

مير، مهد مردانگي است و سيرت هاي اهورايي

زادگاهشان ديار اراده و سرنوشتشان رداي نيكنامي

بزرگي، ريشه در نهاد و والايي منش، گوهر ديده نيا و نامداري

از پي آواي رادمردي شان، نجواي نسيم همدم گِريوه گشتست و هم آغوش بي قراري

سيماي صبحدم گرانمايگي را نام جاودانشان، در پس پرده خاك، نمودست نوراني

ديوِه خون سخاوت را ماندگار نمودند در لامَردون شجاعت و مالگَه اصالت و بزرگ زادگي.