شکوفه‌ی بهاری

در بهاران، شکوفه‌ها، به سان دوشیزه‌ای در روز عروسی‌اش، آراسته‌ترین جامه‌ها را به بَر کرده، زیبا‌ترین آرایش‌ها را روانه‌ی رخسار خود میکنند، و دل‌انگیز‌ترین اُدکُلُن‌ها را نثار پیکر خود می‌نمایند. در این جشنِ خجسته، نسیم به پایکوبی خرامان است و، سُرنای بلبلان با تارِ خِش‌خِشِ برگ‌ها، طراوت را سر‌مستِ رقصی رو به سوی آسمان بی‌کران می‌نمایند، آنجا که پروردگار، سیلِ سخاوت خود را روانه‌ی آغوش آدمیان نموده است. باشد که چند صَباحی دگر، فرزندانِ این شکوفه‌ها، در قامتِ میوه‌هایی نو‌رسیده، مُزَیَن‌گَرِ خوانِ برکت باشند، در هر آنجا که دِلِ آدمیان، شکر‌گزارِ سیمای نعمت است و پا‌بوسِ کردارِ دادار.

شُو سال نو (ميلادي)

شُو سالِ نو اُوما دِ آيينِ مسيحيت
همه وِلات شُو خير بارِس و بِِركَت
شادِموني گِرِت پا و برف و چِكِر سخاوت
خيابوناشُو پِريسكِه نير بي و دِرينِ محبت
هُومسا، هُومسان گِرِت دِ بَغِل و پير و كوچك غم دِ يادشُو رَت
دَس دِ مِل يَك كِردن و تِشني يَكِن بوسنين وِ لُو مهربانيت
بِلي وِ هُمنِشيني بايي و هُم كُري و نجابت
خِوِر دِ يك داشتويي و آرِمُون تُو بوئِه انسانيت
دَس بِيي وِ دَس يَك و بَوازي وِ دِهُل آدميت
سازِنِه تُو بِه اميد با تا بِسي دِ وِر طوفانِ ناملايمت
دوپا و شُون شكي رِي وا نِها بِيي اصالت
سه پا و سِمان بِلي سي سِراپَرده بُزِرگي و پاكيِ طينت
سال نو تُو مارِك و اميد كه دنيا تو با وِرشَنِن موفقيت
ميلادِ مسيح، مولودِ برگزيده يِ كِه جِهُوني وِش دارِه ارادت.